به گزارش مشرق حقوق بشر از دیرباز تاکنون بهانه دخالتها، چپاولها و ستمگریهای جبهه سلطه بوده است. به مناسبت هفته حقوق بشر آمریکایی (از۶ تا ۱۲ تیرماه) گزیدهای از سخنان حضرت آقا (حفظهالله) را در باب «حقیقت حقوق بشر آمریکایی» میخوانید.
شیطان فقط اغوا میکند، اما آمریکا هم اغوا میکند، هم آدم میکشد
امام بزرگوار فرمود آمریکا شیطان بزرگ است؛ این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بیگناهی، یک بیسلاحی به دست پلیس آمریکا به خاکوخون میغلتد؛ غیر از بقیّه جنایات و فجایعشان.
آرایشی که پشتش جنایت است
این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگآفرینیهایشان، جنگافروزیهایشان، به راه انداختن جریانهای جنگافروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّه جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است. حالا بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات ـکه از ابلیس بدتر استـ بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار، انقلابیگری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟
این[گونه] هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را میآرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بهظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد سادهلوح جور دیگری جلوه میدهند؛ حقیقت رژیم آمریکا اینها است. این در مورد ما است؛ در مورد کشورهای دیگر هم همینجور است. ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود. (۱۳۹۴/۰۶/۱۸)
شعار حقوق بشر لکه ننگ استعمار را از دامن غرب پاک نمیکند
در تاریخ، غربیها نخواهند توانست لکه ننگ استعمار را از دامان خود پاک کنند. شعارهای طرفداری از حقوق بشر، شعارهای طرفداری از دموکراسی، نخواهد توانست عملکرد غربیهای مدعی و پرادعا را در آسیا و در آفریقا و در آمریکای لاتین و در نقطهنقطهی کشورهائی که سالها تحت استعمار بودند، به فراموشی بسپرد. آن روز با استعمار این کار را کردند، امروز به شکل دیگری همان نقشه را دنبال میکنند، همان هدفها را دنبال میکنند. (۱۳۹۲/۰۳/۱۷)
برای سگ دلسوزند، اما برای جان مسلمان نه!
همین امروز شما ملاحظه کنید؛ در یک کشوری در شرق آسیا ـ در میانمار ـ هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، دارند فدا میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت ـ اگر نگوئیم دستهای سیاسی در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهای دینی و مذهبی است ـ مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائی که برای حیوانات دل میسوزانند، همانهائی که اگر در جوامعی که مستقل از آنها هستند، وابستهی به آنها نیستند، کوچکترین بهانهای پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بیگناه، بیدفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا.
میگویند اینها میانماری نیستند؛ خب، گیرم نباشند ـ البته دروغ میگویند، ۳۰۰، ۴۰۰ سال است که اینها در آنجا زندگی میکنند؛ آنطور که به ما گزارش میشود ـ باید کشته شوند!؟ همین حالت در طول سالهای متمادی در همان کشور و در کشورهای مجاور، از سوی غربیها، بخصوص از سوی انگلیس، نسبت به همان مردم وجود داشته. پدر این مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودی حرث و نسل ـ همان طور که خدای متعال در قرآن میفرماید ـ کاری نکردند. بله، برای اینکه بازار محصولات پیدا کنند، بازارهائی را آراسته کردند؛ مردم را با محصولات جدید آشنا کردند، برای اینکه تجارت خودشان را رونق بدهند. این تمدن، منقطع از معنویت و قرآن است. (۱۳۹۱/۰۴/۳۱)